اسعد رشیدی
در رژیمهای سیاسی(ساختارهای غیر دمکراتیک)،
دو شکل از افکار همگانی وجود دارد:
نخست، اندیشە و افکار همگانی
آشکار کە جنبههای سطحی و ظاهری جامعە ناشی از گسترەی ترس و دهشت استبداد هیئت
حاکمە را بازتاب میدهد.
سپس، افکار همگانی پنهان که تمایلات و خواستهای
واقعی جامعە را نمایندگی میکند؛ اما بە دلیل فشار و اختناق و نیز هراس از سرکوب
سیستماتیک جباریت تظاهر بیرونی پیدا نمیکند. رژیم سیاسی بە دلیل شکاف گستردە و ژرفی کە با
جامعە دارد و با ماهیت خودخواهانە، تمامیتخواهانە و مستبدانەاش
همسوست، از ارزیابی واقعی و همەجانبەی افکار همگانی پنهان، درماندە و ناتوان
جلوە میکند.
با سُستشدن و شکاف در
پایەهای بنیادی استبداد، افکار همگانی پنهان چهرەی واقعی و روشن خود را در همهی
گسترەهای سیاسی ـ اقتصادی، اجتماعی ـ فرهنگی به نمایش میگذارد و موجبات چالشهای
فراگیر و پردامنەای برای استبداد فراهم میآورد و از این منظر دستگاە جباریت را
غافلگیر و بە شگفتی وامیدارد ـ همازین روست کە دربرابر برآمد واخواهی جامعە
ناتوان و از قابلیت پیشبینی فرایند خیزش، جنبش و نیز انقلاب در کشور فرو میماند.
رژیم سیاسی، افکار همگانی پنهان
را غالباً با عبارتپردازیهایی از آنگونە، ستون پنجم دشمن، توطئە بیگانەگان،
دستهای خارجی و ... ارزیابی میکند. در سیستمهای سیاسی(ساختار های دمکراتیک)، ما
با یک شکل از افکار همگانی روبرو هستیم ـ افکار همگانی پنهان بیمعنا است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر