اسعد رشیدی
غریوی خفه درخاکستر:.
ـ لبخندت را پنهان ساز!
درباد
خنجری به تماشای آسمان ایستاده است ـ
. شب
دریایی
آوازکودکی را
بر سینه میفُشرد.
درباد
خنجری به پهلوی ستارهای مینشیند.
.
خون چکان و آرام
از آستانهی مهآلودهی جنگلی میگذری
.
در باد
خنجری شکستە میگرید!
٩/٣/١٩٩٧
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر